loading...

سایت تفریحی وسرگرمی آسیافان

داستان کوتاه آموزنده,داستان کوتاه پندآموز,داستان کوتاه عبرت آموز,داستان های کوتاه آموزنده,داستان های کوتاه پندآموز,داستان های کوتاه عبرات آموز,داستان کوتاه عبرت انگیز,داستان های سخنان فلسفی وبزرگان,د

آخرین ارسال های انجمن

داستان آموزنده پسربچه ای که یک دست داشت

naser بازدید : 1407 چهارشنبه 19 مهر 1391 : 15:16 ب.ظ نظرات (0)

کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد…

پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد!

استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند.

...

به ادامه مطلب بروید

گنج های بزرگ!!

naser بازدید : 1129 دوشنبه 03 مهر 1391 : 17:37 ب.ظ نظرات (0)

حقیقت آدمی چیزیست ورای نژاد، جغرافیا، آئین و فرهنگ؛ اینها وطن حقیقی ما نیستند، منزل ما کبریاست.

هیچ کس مسلمان، ترک، هندو، مسیحی و... به دنیا نمی‌آید؛ اما همه انسان زاده می‌شوند با نفخه‌ای از روح الهی در جان خویش.

داستان آموزنده شاخه گل ودخترک

naser بازدید : 1445 یکشنبه 08 مرداد 1391 : 11:46 ق.ظ نظرات (0)

داستان آموزنده

مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می‌خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می‌کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید :

مرد فقیر وشیرینی فروش(داستان آموزنده)

naser بازدید : 1369 دوشنبه 02 مرداد 1391 : 12:05 ب.ظ نظرات (0)

داستان آموزنده

در اوزاکا، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بود.
شهرت او به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت.
مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود.
صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد.

پسربچه قهرمانی که یه دست نداشت

naser بازدید : 1475 جمعه 09 تیر 1391 : 12:29 ب.ظ نظرات (0)

روزگار نو : کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد…

پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد!

استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند.

در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد.

فروشی هست؟

naser بازدید : 1503 پنجشنبه 08 تیر 1391 : 17:48 ب.ظ نظرات (0)
مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد. 

یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را  به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد.

قاضی(داستان آموزنده)

naser بازدید : 2979 دوشنبه 01 خرداد 1391 : 14:41 ب.ظ نظرات (0)

در زمانهای قدیم  پسر قاضی شهری از دنیا رفت، او بسیار ناراحت شد و بسیار بی تابی می کرد.

دو خردمند فرزانه وقتی حال او را چنین دیدند نزد او برای طلب قضاوت آمدند.

یکی از آن ها گفت:

 

 

داستان کوتاه آموزنده جالب

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • سرگرمی
  • آرایش وزیبایی
  • فرهنگ وهنر
  • آشپزی وتغذیه
  • روانشناسی
  • زندگی زناشویی
  • بازار
  • سلامت
  • کامپیوتر واینترنت
  • تصاویر
  • دنیای مد
  • آهنگ
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1600
  • کل نظرات : 504
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 2116
  • آی پی امروز : 53
  • آی پی دیروز : 475
  • بازدید امروز : 126
  • باردید دیروز : 2,617
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 126
  • بازدید ماه : 37,114
  • بازدید سال : 244,328
  • بازدید کلی : 7,324,021