سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدربزرگ این داستان
را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد
چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت
کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها
هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون ها هم این کار را کردند.
نهایتا کلاهش را بر روی زمین
انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند.
یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی
محکمی به او زد و گفت: فکر می کنی فقط تو پدربزرگ داری؟!
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
توانمندسازی یادگیری مشارکتی: راهنمای جامع سرور اختصاصی بیگ بلو باتن | 0 | 14 | reyhanehseo82 |
ساختن قلعه دیجیتال شما: راهنمای جامع برای هاست ویندوز آلمان | 0 | 10 | reyhanehseo82 |
ساختن کاخ آنلاین ایرانی شما: راهنمای هاست وردپرس ایرانی | 0 | 7 | reyhanehseo82 |
راهنمای جامع طراحی ویلا | 0 | 9 | reyhanehseo82 |
طراحی نمای ساختمان و طراحی پلان ساختمان | 0 | 8 | reyhanehseo82 |
نمایندگی بوتان منطقه 21 | 0 | 10 | amir14364 |
هامین دنتال؛ عرضه کننده اتوکلاو دندانپزشکی | 0 | 12 | hamindental |